معنی فارسی beesting
A2نیش زنبور، درد و واکنشهای آلرژیک ممکن است ایجاد کند.
The sting of a bee, which can cause pain and irritation.
- NOUN
example
معنی(example):
من در حین بازی در بیرون نیش زنبور خوردم.
مثال:
I got a beesting while playing outside.
معنی(example):
نیشهای زنبور میتوانند دردناک باشند و نیاز به توجه دارند.
مثال:
Beestings can be painful and require attention.
معنی فارسی کلمه beesting
:
نیش زنبور، درد و واکنشهای آلرژیک ممکن است ایجاد کند.