معنی فارسی beflout

B1

نادیده گرفتن یا سرپیچی از قانون یا منطق.

To openly disregard or defy rules, laws, or norms.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که قوانین بازی را نادیده بگیرد.

مثال:

He chose to beflout the rules of the game.

معنی(example):

بسیاری از دانش‌آموزان تمایل دارند که سیاست‌های مدرسه را نادیده بگیرند.

مثال:

Many students tend to beflout school policies.

معنی فارسی کلمه beflout

: معنی beflout به فارسی

نادیده گرفتن یا سرپیچی از قانون یا منطق.