معنی فارسی befrill
B1عملیاتی که در آن تزئینات اضافی به یک شیء اضافه میشود.
To adorn or decorate an item with frills or ruffles.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا لباسش را برای مهمانی با ابریشم تزئین کند.
مثال:
She decided to befrill her dress for the party.
معنی(example):
به بیفرود کردن به معنای افزودن تزئینات شکیل به یک شیء است.
مثال:
To befrill means to add decorative frills to an item.
معنی فارسی کلمه befrill
:
عملیاتی که در آن تزئینات اضافی به یک شیء اضافه میشود.