معنی فارسی befuddlements

B2

بفودلمنت‌ها به معنای حالات گیجی و سردرگمی‌های متعدد.

Various states of confusion or perplexity.

example
معنی(example):

سردرگمی‌های تجربه شده توسط دانش‌آموزان در چهره‌هایشان مشهود بود.

مثال:

The befuddlements experienced by the students were evident in their faces.

معنی(example):

بسیاری از سردرگمی‌ها در دروس دشوار مدرسه به وجود می‌آید.

مثال:

Many befuddlements arise during difficult lessons in school.

معنی فارسی کلمه befuddlements

: معنی befuddlements به فارسی

بفودلمنت‌ها به معنای حالات گیجی و سردرگمی‌های متعدد.