معنی فارسی befurred

B1

کسی یا چیزی که دارای پشم یا خز است.

Covered with fur; fluffy or hairy.

verb
معنی(verb):

To cover or clothe with fur.

adjective
معنی(adjective):

Wearing fur.

example
معنی(example):

گربه پشمالو بر روی فرش در کنار شومینه نشسته بود.

مثال:

The befurred cat sat on the mat by the fireplace.

معنی(example):

او در روز سرد زمستانی، کت پشمالویی به تن داشت.

مثال:

She wore a befurred coat on the cold winter day.

معنی فارسی کلمه befurred

: معنی befurred به فارسی

کسی یا چیزی که دارای پشم یا خز است.