معنی فارسی begary
B1نظام استخدام کارگران بهصورتی که امکان سوءاستفاده و استثمار آنان وجود داشته باشد.
A practice involving the exploitation of laborers under unfavorable conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
عملکرد بگاری به دلیل سوء استفاده از کارگران مورد انتقاد قرار گرفته است.
مثال:
The begary practice has been criticized for its exploitation of workers.
معنی(example):
بسیاری از فعالان علیه بگاری برای پیگیری حقوق کارگران جمع شدهاند.
مثال:
Many activists are rallying against begary to protect labor rights.
معنی فارسی کلمه begary
:
نظام استخدام کارگران بهصورتی که امکان سوءاستفاده و استثمار آنان وجود داشته باشد.