معنی فارسی begaud

B1

فعل به معنای ابراز تاسف یا شکایت درباره چیزهایی که از دست رفته‌اند.

To express sorrow or regret; to lament something lost.

example
معنی(example):

ساکنان از دست دادن پارک محلی خود شکایت می‌کردند.

مثال:

The residents were bemoaning the loss of their local park.

معنی(example):

او هنگام دیدن ساختمان‌های ویران، احساس تاسف می‌کرد.

مثال:

He felt a sense of bemoan when he saw the dilapidated buildings.

معنی فارسی کلمه begaud

: معنی begaud به فارسی

فعل به معنای ابراز تاسف یا شکایت درباره چیزهایی که از دست رفته‌اند.