معنی فارسی begettal
B1تولید یا پدید آوردن، به معنای ایجاد و به وجود آوردن چیزی.
The act of causing something to come into being; the birth of ideas or offspring.
- NOUN
example
معنی(example):
آغاز ایدهها میتواند به نوآوریهای بزرگ منجر شود.
مثال:
The begettal of ideas can lead to great innovations.
معنی(example):
آغاز وجود یک کودک رویدادی مهم برای والدین است.
مثال:
The begettal of a child is a significant event for parents.
معنی فارسی کلمه begettal
:
تولید یا پدید آوردن، به معنای ایجاد و به وجود آوردن چیزی.