معنی فارسی beggar woman
B1زن بیخانمان، زنی که درخواست کمک مالی میکند و معمولاً در خیابانها زندگی میکند.
A woman who begs for money or assistance.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زن بیخانمان در گوشه خیابان نشسته بود.
مثال:
A beggar woman sat on the street corner.
معنی(example):
زن بیخانمان به جای پول، غذا خواست.
مثال:
The beggar woman asked for food instead of money.
معنی فارسی کلمه beggar woman
:
زن بیخانمان، زنی که درخواست کمک مالی میکند و معمولاً در خیابانها زندگی میکند.