معنی فارسی behavioural
B1رفتاری، مربوط به رفتار یا عمل انسان‌ها و موجودات دیگر.
Relating to the actions and conduct of individuals or groups.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to behaviour.
example
معنی(example):
درمان رفتاری می‌تواند به مردم کمک کند تا عادات خود را تغییر دهند.
مثال:
Behavioural therapy can help people change their habits.
معنی(example):
او علم رفتار را مطالعه می‌کند تا تعاملات انسانی را درک کند.
مثال:
She studies behavioural science to understand human interaction.
معنی فارسی کلمه behavioural
:
رفتاری، مربوط به رفتار یا عمل انسان‌ها و موجودات دیگر.
