معنی فارسی behests
B2دستور یا خواسته‌ای که به فردی داده می‌شود، معمولاً به صورت رسمی.
A command or order given to someone.
- noun
noun
معنی(noun):
A command, bidding; sometimes also, an authoritative request; now usually in the phrase at the behest of.
معنی(noun):
A vow; a promise.
example
معنی(example):
او با توجه به دستورات مربی خود عمل کرد.
مثال:
She acted upon the behests of her mentor.
معنی(example):
او به دقت به خواسته‌های کمیته توجه کرد.
مثال:
He followed the behests of the committee closely.
معنی فارسی کلمه behests
:
دستور یا خواسته‌ای که به فردی داده می‌شود، معمولاً به صورت رسمی.
