معنی فارسی belamy

B1

بلامی، واژه‌ای است که ممکن است در برخی متون ادبی یا فرهنگی خاص به کار رود.

Belamy is a term that may appear in specific literary or cultural contexts.

example
معنی(example):

بلامی اصطلاحی کم‌تر شناخته شده در زمینه ادبیات است.

مثال:

Belamy is a lesser-known term in the context of literature.

معنی(example):

او در مقاله‌اش به موضوعات مختلف بلامی اشاره کرد.

مثال:

In her essay, she mentioned various themes of belamy.

معنی فارسی کلمه belamy

: معنی belamy به فارسی

بلامی، واژه‌ای است که ممکن است در برخی متون ادبی یا فرهنگی خاص به کار رود.