معنی فارسی belauding

B1

عمل ستایش کردن یا تمجید کردن از کسی یا چیزی.

The act of praising or extolling someone or something.

example
معنی(example):

آنها در حال ستایش تلاش‌های داوطلبان هستند.

مثال:

They are belauding the efforts of volunteers.

معنی(example):

ستایش چنین اقداماتی می‌تواند افراد دیگری را به پیوستن تشویق کند.

مثال:

Belauding such acts can motivate others to join.

معنی فارسی کلمه belauding

: معنی belauding به فارسی

عمل ستایش کردن یا تمجید کردن از کسی یا چیزی.