معنی فارسی beleapt
B1شکل گذشته فعل 'beleap' که به معنی پرش سریع به سمت جلو یا بالا است.
The past tense of 'beleap', meaning to have jumped suddenly.
- VERB
example
معنی(example):
او وقتی زنگ هشدار را شنید از تخت خواب پرید.
مثال:
She beleapt out of bed when she heard the alarm.
معنی(example):
آنها قبلاً از نرده پریدند.
مثال:
They had already beleapt across the fence.
معنی فارسی کلمه beleapt
:
شکل گذشته فعل 'beleap' که به معنی پرش سریع به سمت جلو یا بالا است.