معنی فارسی belecture

B1

نصیحت یا تذکر شدید به شخصی، به ویژه به سادگی ارائه شده و غیررسمی.

A severe reprimand or admonishment, typically given informally.

example
معنی(example):

او در مورد نمرات ضعیفش یک نصیحت دریافت کرد.

مثال:

He received a belecture about his poor grades.

معنی(example):

مربی به کل تیم یک نصیحت کرد.

مثال:

The coach gave a belecture to the whole team.

معنی فارسی کلمه belecture

: معنی belecture به فارسی

نصیحت یا تذکر شدید به شخصی، به ویژه به سادگی ارائه شده و غیررسمی.