معنی فارسی belief systems
B2ساختارهای کلی که بر اساس باورها و ارزشها، دیدگاهها و اقدامات افراد را راهنمایی میکنند.
Structures of beliefs and values that shape the thoughts and actions of individuals or groups.
- noun
noun
معنی(noun):
A system of beliefs.
example
معنی(example):
سیستمهای اعتقادی نحوه تعامل جوامع را شکل میدهند.
مثال:
Belief systems shape how communities interact.
معنی(example):
درک سیستمهای اعتقادی مختلف میتواند حساسیت فرهنگی را افزایش دهد.
مثال:
Understanding different belief systems can enhance cultural sensitivity.
معنی فارسی کلمه belief systems
:
ساختارهای کلی که بر اساس باورها و ارزشها، دیدگاهها و اقدامات افراد را راهنمایی میکنند.