معنی فارسی bell-ringing

B2

زنگ زدن، عمل تولید صدا با استفاده از یک زنگ، معمولاً به عنوان نشانه یا علامت استفاده می‌شود.

The act of ringing a bell, often associated with ceremonies or events.

noun
معنی(noun):

The ringing of bells, either as a pastime or for religious observance.

example
معنی(example):

صدای زنگ زدن از کیلومترها دورتر شنیده می‌شد.

مثال:

The bell-ringing could be heard from miles away.

معنی(example):

زنگ زدن یک سنت در طول فصل تعطیلات است.

مثال:

Bell-ringing is a tradition during the holiday season.

معنی فارسی کلمه bell-ringing

: معنی bell-ringing به فارسی

زنگ زدن، عمل تولید صدا با استفاده از یک زنگ، معمولاً به عنوان نشانه یا علامت استفاده می‌شود.