معنی فارسی belleeks
B1بِلِیکها، قطعات چینی بِلِیک که عموماً به خاطر زیبایی و ظرافتشان شناخته میشوند.
Pieces of Belleek porcelain, known for their beauty and delicacy.
- NOUN
example
معنی(example):
بِلِیکها روی میز به زیبایی میز کمک میکنند.
مثال:
The belleeks on the table add elegance to the setting.
معنی(example):
او تعدادی بلِیک از مادربزرگش به ارث برده است.
مثال:
She inherited several belleeks from her grandmother.
معنی فارسی کلمه belleeks
:
بِلِیکها، قطعات چینی بِلِیک که عموماً به خاطر زیبایی و ظرافتشان شناخته میشوند.