معنی فارسی bellicosity
B2بلقوسگری، حالت یا ویژگی فردی است که به جنگ یا نزاع تمایل دارد.
The quality of being aggressive and ready to fight.
- NOUN
example
معنی(example):
بلقوسگرایی او در لحن چالشگرش مشهود بود.
مثال:
Her bellicosity was evident in her confrontational tone.
معنی(example):
بلقوسگری میتواند به درگیریها در روابط بینالملل منجر شود.
مثال:
Bellicosity can lead to conflicts in international relations.
معنی فارسی کلمه bellicosity
:بلقوسگری، حالت یا ویژگی فردی است که به جنگ یا نزاع تمایل دارد.