معنی فارسی belliferous
B2زنگدار، به چیزی اشاره دارد که زنگ صدا میدهد یا زنگها را دارد.
Producing or containing bells; characterized by sounds of bells.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زنگهای برآورنده، شروع مراسم را اعلام کردند.
مثال:
The belliferous chimes signaled the start of the ceremony.
معنی(example):
در باغ زنگدار، صداهای زنگ هوا را پر کردند.
مثال:
In the belliferous garden, the sounds of bells filled the air.
معنی فارسی کلمه belliferous
:
زنگدار، به چیزی اشاره دارد که زنگ صدا میدهد یا زنگها را دارد.