معنی فارسی bellweather

B1

بلور به معنای نشانه‌دهنده یا نماینده‌ای است که تغییرات را پیش‌بینی می‌کند.

An indicator or predictor of trends, especially in the market.

example
معنی(example):

سرمایه‌گذاران برای روندهای بازار به سهام‌های بلور می‌پردازند.

مثال:

Investors follow the bellweather stocks for market trends.

معنی(example):

این شرکت در صنعت فناوری یک زنگ هشدار است.

مثال:

This company is a bellweather in the tech industry.

معنی فارسی کلمه bellweather

: معنی bellweather به فارسی

بلور به معنای نشانه‌دهنده یا نماینده‌ای است که تغییرات را پیش‌بینی می‌کند.