معنی فارسی belly-ached
B1شکایت کردن از دلدرد، بیان اینکه احساس ناخوشایندی در ناحیه شکم دارید.
To complain about or express discomfort related to stomach pain.
- VERB
example
معنی(example):
دیروز بعد از ناهار دلدرد داشتم.
مثال:
Yesterday, I belly-ached after lunch.
معنی(example):
او تمام شب درباره دلدردش شکایت میکرد.
مثال:
He belly-ached all night about his stomach pain.
معنی فارسی کلمه belly-ached
:
شکایت کردن از دلدرد، بیان اینکه احساس ناخوشایندی در ناحیه شکم دارید.