معنی فارسی bellydances
B1شکمرقصهایی که در فرهنگهای گوناگون رواج دارند و به صورت گروهی یا فردی اجرا میشوند.
The plural form of bellydance; different styles or performances of this dance.
- NOUN
example
معنی(example):
شکمرقصهای فرهنگهای مختلف در این رویداد به نمایش گذاشته شد.
مثال:
Bellydances from various cultures were showcased at the event.
معنی(example):
اجراها شامل چندین شکمرقص بود که تماشاگران را خوشحال کرد.
مثال:
The performances included multiple bellydances that delighted the audience.
معنی فارسی کلمه bellydances
:
شکمرقصهایی که در فرهنگهای گوناگون رواج دارند و به صورت گروهی یا فردی اجرا میشوند.