معنی فارسی belonger
B1به شخصی اشاره دارد که بخشی از یک گروه یا جامعه است و احساس تعلق میکند.
A person who belongs to a particular group or community.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک عضو جامعه، او احساس کرد که یک belonger مشروع است.
مثال:
As a member of the community, he felt like a rightful belonger.
معنی(example):
هر دانشآموز در کلاس یک belonger است و نقشی برای بازی کردن دارد.
مثال:
Every student in the class is a belonger and has a role to play.
معنی فارسی کلمه belonger
:
به شخصی اشاره دارد که بخشی از یک گروه یا جامعه است و احساس تعلق میکند.