معنی فارسی bench ran

B1

حالت گذشته‌ی دویدن دور بنچ‌ها، ورزشکار به مدت معینی دور بنچ‌ها می‌دوید تا آمادگی خود را حفظ کند.

The past form of the action where someone ran around benches.

example
معنی(example):

دیروز، او به مدت یک ساعت دور بنچ‌ها دوید قبل از اینکه وزنه‌ها را بلند کند.

مثال:

Yesterday, she bench ran for an hour before lifting weights.

معنی(example):

او در طول تمرین دور بنچ‌ها دوید تا سالم بماند.

مثال:

He bench ran during practice to stay fit.

معنی فارسی کلمه bench ran

: معنی bench ran به فارسی

حالت گذشته‌ی دویدن دور بنچ‌ها، ورزشکار به مدت معینی دور بنچ‌ها می‌دوید تا آمادگی خود را حفظ کند.