معنی فارسی benchwork

B1

کار روی میز به انواع فعالیت‌های دستی اشاره دارد که بر روی یک میز کار انجام می‌شود، به ویژه در زمینه‌های نجاری و صنایع دستی.

Manual work or craftsmanship performed on a workbench, especially in trades like woodworking or crafting.

noun
معنی(noun):

Work performed at a workbench

معنی(noun):

The structure supporting a model railway layout

example
معنی(example):

مهارت‌های کار کردن روی میز نجاری کابینت‌ساز پروژه را موفقیت‌آمیز کرد.

مثال:

The carpenter's benchwork skills made the project successful.

معنی(example):

او از کار روی میز لذت می‌برد زیرا به او این امکان را می‌دهد که طرح‌های پیچیده‌ای را ایجاد کند.

مثال:

He enjoys benchwork as it allows him to create intricate designs.

معنی فارسی کلمه benchwork

: معنی benchwork به فارسی

کار روی میز به انواع فعالیت‌های دستی اشاره دارد که بر روی یک میز کار انجام می‌شود، به ویژه در زمینه‌های نجاری و صنایع دستی.