معنی فارسی benthamic
B1اصول و نظریات ارتباطدار به جرج بنتام، فیلسوف انگلستانی، که بر فایدهگرایی و حداکثر کردن خوشبختی تأکید دارد.
Relating to the philosophy of utilitarianism founded by Jeremy Bentham, emphasizing the greatest happiness principle.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اصول بنتامیک بر حداکثر کردن خوشبختی تمرکز دارد.
مثال:
Benthamic principles focus on maximizing happiness.
معنی(example):
رویکرد بنتامیک عملکردها را بر اساس پیامدهای آنها ارزیابی میکند.
مثال:
The benthamic approach evaluates actions by their consequences.
معنی فارسی کلمه benthamic
:
اصول و نظریات ارتباطدار به جرج بنتام، فیلسوف انگلستانی، که بر فایدهگرایی و حداکثر کردن خوشبختی تأکید دارد.