معنی فارسی benthamites
B2بنتامیتها پیروان فلسفه جرمی بنتام، فلاسفهای که از اصول سودگرایی حمایت میکند.
Followers of Jeremy Bentham's philosophy, who advocate for utilitarianism.
- NOUN
example
معنی(example):
بنتامیتها از فلسفههای جرمی بنتام پیروی میکنند.
مثال:
Benthamites follow the philosophies of Jeremy Bentham.
معنی(example):
بنتامیتها از اخلاق سودگرایانه در فرایند تصمیمگیری حمایت میکنند.
مثال:
The benthamites advocate for utilitarian ethics in decision-making.
معنی فارسی کلمه benthamites
:
بنتامیتها پیروان فلسفه جرمی بنتام، فلاسفهای که از اصول سودگرایی حمایت میکند.