معنی فارسی benzedrine
B1بنزدرین یک داروی محرک عصبی است که به طور خاص در درمان مشکلات تنفسی استفاده میشد.
A drug that was commonly used as a stimulant and for treating respiratory problems.
- noun
noun
معنی(noun):
The racemic mixture of amphetamine (dl-amphetamine).
example
معنی(example):
بنزدرین در گذشته برای درمان آسم استفاده میشد.
مثال:
Benzedrine was used in the past to treat asthma.
معنی(example):
برخی از افراد بنزدرین را به عنوان یک محرک مورد سوء استفاده قرار دادند.
مثال:
Some people misused Benzedrine as a stimulant.
معنی فارسی کلمه benzedrine
:
بنزدرین یک داروی محرک عصبی است که به طور خاص در درمان مشکلات تنفسی استفاده میشد.