معنی فارسی benzoated
B1بنزوات شده به ماده ای اطلاق میشود که به آن اسید بنزوئیک یا نمکهای آن اضافه شدهاست.
Refers to a substance that has had benzoic acid or its salts added to it.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غذا برای حفظ تازگیاش بنزوات شده بود.
مثال:
The food was benzoated to preserve its freshness.
معنی(example):
محصولات بنزوات شده در صنعت غذا متداول هستند.
مثال:
Benzoated products are common in the food industry.
معنی فارسی کلمه benzoated
:
بنزوات شده به ماده ای اطلاق میشود که به آن اسید بنزوئیک یا نمکهای آن اضافه شدهاست.