معنی فارسی benzoflavine
B1ترکیب شیمیایی که در تحقیقات بیولوژیکی و آزمایشگاهی به کار می رود.
A chemical compound used in biological and laboratory research.
- NOUN
example
معنی(example):
بنزوفلاوین در برخی مطالعات زیستی استفاده می شود.
مثال:
Benzoflavine is used in some biological studies.
معنی(example):
خواص بنزوفلاوین آن را در آزمایشگاه ها مفید می کند.
مثال:
The properties of benzoflavine make it useful in labs.
معنی فارسی کلمه benzoflavine
:
ترکیب شیمیایی که در تحقیقات بیولوژیکی و آزمایشگاهی به کار می رود.