معنی فارسی benzolize

B1

بنزول کردن، فرآیند درمان یک ماده با استفاده از بنزن.

The process of treating a substance with benzene for specific results.

example
معنی(example):

بنزول کردن یک ماده به معنای درمان آن با بنزن است.

مثال:

To benzolize a material means to treat it with benzene.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که محلول را بنزول کنند تا نتایج بهتری به دست آورند.

مثال:

They decided to benzolize the solution for better results.

معنی فارسی کلمه benzolize

: معنی benzolize به فارسی

بنزول کردن، فرآیند درمان یک ماده با استفاده از بنزن.