معنی فارسی benzoylate
B1بنزوئیل کردن به معنای افزودن گروه بنزوئیل به یک ترکیب است.
To introduce a benzoyl group into a chemical compound.
- VERB
example
معنی(example):
بنزوئیل کردن یک ترکیب به معنای اضافه کردن گروه بنزوئیل است.
مثال:
To benzoylate a compound means to add a benzoyl group.
معنی(example):
در آزمایشگاه، ما مولکول هدف را بنزوئیل خواهیم کرد.
مثال:
In the lab, we will benzoylate the target molecule.
معنی فارسی کلمه benzoylate
:
بنزوئیل کردن به معنای افزودن گروه بنزوئیل به یک ترکیب است.