معنی فارسی beperiwigged

B1

به معنای پوشیدن پرچم یا کلاه مویی است که در دوره‌های تاریخی به ویژه در انگلیس رایج بوده و معمولاً مخصوص طبقه اشرافی است.

To wear a wig, especially a formal one, often associated with aristocracy in historical contexts.

example
معنی(example):

بازیگر برای نمایش تاریخی تحت پوشش مو قرار گرفت.

مثال:

The actor was beperiwigged for the historical play.

معنی(example):

او وقتی برای مهمانی تحت پوشش مو قرار گرفت، به طرز قابل توجهی متفاوت به نظر می‌رسید.

مثال:

He looked quite different when he was beperiwigged for the party.

معنی فارسی کلمه beperiwigged

: معنی beperiwigged به فارسی

به معنای پوشیدن پرچم یا کلاه مویی است که در دوره‌های تاریخی به ویژه در انگلیس رایج بوده و معمولاً مخصوص طبقه اشرافی است.