معنی فارسی bequeathed

B2

به ارث گذاشته شده، به معنای انتقال چیزهایی نظیر پول یا دارایی به فرد یا نهادی دیگر به واسطه وصیت.

Something that has been given or left to someone through a will.

verb
معنی(verb):

To give or leave by will; to give by testament.

معنی(verb):

To hand down; to transmit.

معنی(verb):

To give; to offer; to commit.

example
معنی(example):

او تمام پس‌اندازهایش را به خیریه به ارث گذاشت.

مثال:

He bequeathed all his savings to charity.

معنی(example):

املاک به دانشگاه به ارث داده شد.

مثال:

The estate was bequeathed to the university.

معنی فارسی کلمه bequeathed

: معنی bequeathed به فارسی

به ارث گذاشته شده، به معنای انتقال چیزهایی نظیر پول یا دارایی به فرد یا نهادی دیگر به واسطه وصیت.