معنی فارسی beraked
B1گذشته فعل بر گرفتن، به معنای برداشتن یا جدا کردن چیزی.
Past tense of the verb to take or remove something.
- VERB
example
معنی(example):
او سبزیجات را برای سالاد بر داشت.
مثال:
He beraked the vegetables for the salad.
معنی(example):
آشپز قبلاً خمیر را بر داشته است.
مثال:
The chef has already beraked the dough.
معنی فارسی کلمه beraked
:
گذشته فعل بر گرفتن، به معنای برداشتن یا جدا کردن چیزی.