معنی فارسی berinse

B1

برینس، نوعی از ساختار یا موجود که در علم شناخته می‌شود و ویژگی‌های خاص خود را دارد.

A term used in science to describe a specific structure or entity with unique characteristics.

example
معنی(example):

برینس به خاطر ساختار منحصر به فردش شناخته شده است.

مثال:

The berinse is known for its unique structure.

معنی(example):

دانشمندان در حال مطالعه برینس هستند تا خواص آن را درک کنند.

مثال:

Scientists are studying the berinse to understand its properties.

معنی فارسی کلمه berinse

: معنی berinse به فارسی

برینس، نوعی از ساختار یا موجود که در علم شناخته می‌شود و ویژگی‌های خاص خود را دارد.