معنی فارسی berreaving
B1به معنای عمل خالی کردن یا محروم کردن از چیزی.
The process of depriving or losing something valuable.
- VERB
example
معنی(example):
تجربیات او او را از اعتماد خالی میکرد.
مثال:
Her experiences were berreaving her of trust.
معنی(example):
او درباره روند از بین بردن عادات قدیمی صحبت کرد.
مثال:
He spoke about the process of berreaving old habits.
معنی فارسی کلمه berreaving
:
به معنای عمل خالی کردن یا محروم کردن از چیزی.