معنی فارسی berri

A2

بری، نوعی میوه کوچک و خوردنی است که اغلب در دسرها و غذاها استفاده می‌شود.

A small edible fruit commonly used in desserts and dishes.

example
معنی(example):

او بری را به دسرش برای طعم بیشتر اضافه کرد.

مثال:

She added berri to her dessert for extra flavor.

معنی(example):

بری می‌تواند در دستورهای مختلف استفاده شود.

مثال:

Berri can be used in various recipes.

معنی فارسی کلمه berri

: معنی berri به فارسی

بری، نوعی میوه کوچک و خوردنی است که اغلب در دسرها و غذاها استفاده می‌شود.