معنی فارسی berserkers

B1

برسرکرها جنگجویانی در تاریخ اسکیندیناوی هستند که به خاطر استفاده از خشم‌های غیرقابل کنترل در میدان نبرد شناخته می‌شوند.

Norse warriors who were believed to fight in a trance-like fury, often associated with bear or wolf characteristics.

noun
معنی(noun):

A berserk (a crazed Norse warrior who fought in a frenzy).

معنی(noun):

One who fights as if frenzied, like a berserker.

معنی(noun):

A type of von Neumann probe whose mission is to exterminate alien lifeforms.

example
معنی(example):

برسرکرها جنگجویان وحشی در اساطیر نورس بودند که با خشم زیادی می‌جنگیدند.

مثال:

Berserkers were fierce warriors in Norse mythology who fought with great fury.

معنی(example):

افسانه‌ها داستان‌های برسرکرهایی را روایت می‌کنند که قبل از نبرد به حالت جنون می‌رفتند.

مثال:

The legends tell stories of berserkers who could enter a trance before battle.

معنی فارسی کلمه berserkers

: معنی berserkers به فارسی

برسرکرها جنگجویانی در تاریخ اسکیندیناوی هستند که به خاطر استفاده از خشم‌های غیرقابل کنترل در میدان نبرد شناخته می‌شوند.