معنی فارسی berserks

B2

دیووانه یا خشمگین به طور ناگهانی و غیرقابل کنترل؛ به ویژه در اوضاع پرتنش و بحران‌ها.

Behaving in a frenzied, wildly uncontrolled manner, often due to extreme anger or excitement.

example
معنی(example):

او وقتی خبر را شنید، دیوانه شد.

مثال:

He went berserk when he heard the news.

معنی(example):

در طول بازی ویدئویی، شخصیت دیوانه شد و تمام دشمنان را شکست داد.

مثال:

During the video game, the character went berserk and defeated all enemies.

معنی فارسی کلمه berserks

: معنی berserks به فارسی

دیووانه یا خشمگین به طور ناگهانی و غیرقابل کنترل؛ به ویژه در اوضاع پرتنش و بحران‌ها.