معنی فارسی berthage
B2برتاج، عمل اختصاص دادن و فراهم کردن مکانی برای لنگر انداختن کشتی.
The action of providing a designated area for ships to dock.
- NOUN
example
معنی(example):
برتاج عمل تأمین یک پناهگاه برای کشتی است.
مثال:
Berthage is the act of providing a berth for a ship.
معنی(example):
برتاج بندر برای لنگر انداختن ایمن کشتیها ضروری است.
مثال:
The harbor's berthage is essential for the safe docking of vessels.
معنی فارسی کلمه berthage
:
برتاج، عمل اختصاص دادن و فراهم کردن مکانی برای لنگر انداختن کشتی.