معنی فارسی beseeched
B1به معنای خواهش کردن و درخواست مکرر برای تغییر یک تصمیم یا عمل.
To have urgently and fervently asked someone to do something.
- verb
verb
معنی(verb):
To beg or implore (a person)
معنی(verb):
To request or beg for
example
معنی(example):
او از او خواست تا در تصمیمش تجدید نظر کند.
مثال:
She beseeched him to reconsider his decision.
معنی(example):
کودک از والدینش درخواست حیوان خانگی کرد.
مثال:
The child beseeched his parents for a pet.
معنی فارسی کلمه beseeched
:
به معنای خواهش کردن و درخواست مکرر برای تغییر یک تصمیم یا عمل.