معنی فارسی beseem

B1

برازنده بودن، به معنای مناسب و شایسته بودن.

To be appropriate or suitable.

example
معنی(example):

عمل‌های او با شخصیتش سازگار نیست.

مثال:

His actions do not beseem his character.

معنی(example):

رفتار بی‌ادبانه برای یک آقا مناسب نیست.

مثال:

It does not beseem a gentleman to behave rudely.

معنی فارسی کلمه beseem

: معنی beseem به فارسی

برازنده بودن، به معنای مناسب و شایسته بودن.