معنی فارسی besing

B1

یک عمل اجتماعی که شامل آواز خواندن و لذت بردن از موسیقی است.

To sing in a joyful manner, often in a group.

example
معنی(example):

او در کنسرت یک آهنگ محبوب را می‌خواند.

مثال:

She is besinging a popular song at the concert.

معنی(example):

بیسینگ یک فعالیت سرگرم‌کننده است که با هم از آن لذت می‌بریم.

مثال:

Besing is a fun activity we enjoy together.

معنی فارسی کلمه besing

: معنی besing به فارسی

یک عمل اجتماعی که شامل آواز خواندن و لذت بردن از موسیقی است.