معنی فارسی bestialities
B2مجموعهای از رفتارها یا خصوصیات حیوانی.
Various instances of animalistic behavior or characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
کتاب به بررسی انواع بستالیسمها در تاریخ میپردازد.
مثال:
The book discusses various bestialities throughout history.
معنی(example):
بستالیسمها در ادبیات اغلب منعکسکننده طبیعی انسانی هستند.
مثال:
Bestialities in literature often reflect human nature.
معنی فارسی کلمه bestialities
:
مجموعهای از رفتارها یا خصوصیات حیوانی.