معنی فارسی bestialized
B1حیوانی شده، اشاره به وضعیتی که افراد رفتار غیرانسانی نشان میدهند و شایستگیهای انسانی خود را از دست میدهند.
Having been made or become bestial; characterized by savage or brutish behavior.
- verb
verb
معنی(verb):
To make like a beast
معنی(verb):
To bring or reduce to the state or condition of a beast
example
معنی(example):
پس از جنگ، بسیاری از تجربیات وحشیانهای که تحمل کرده بودند، احساس حیوانی شدن کردند.
مثال:
After the war, many felt bestialized by the brutal experiences they endured.
معنی(example):
رژیم ستمگر بهدنبال آن بود که جمعیت را حیوانی کند و کنترل کند.
مثال:
The oppressive regime aimed to bestialize and control the population.
معنی فارسی کلمه bestialized
:
حیوانی شده، اشاره به وضعیتی که افراد رفتار غیرانسانی نشان میدهند و شایستگیهای انسانی خود را از دست میدهند.