معنی فارسی bestrid

B1

به معنای نشستن یا سوار شدن بر وسیله‌ای، به ویژه حیوانات.

To straddle or sit on something, particularly when referring to riding animals.

example
معنی(example):

او تلاش کرد دوچرخه را سوار شود، اما برای او خیلی بلند بود.

مثال:

She tried to bestrid the bike, but it was too tall for her.

معنی(example):

برای سوار شدن به اسب به درستی، باید بدانید چگونه به درستی سوار شوید.

مثال:

To bestrid the horse properly, one must know how to mount correctly.

معنی فارسی کلمه bestrid

: معنی bestrid به فارسی

به معنای نشستن یا سوار شدن بر وسیله‌ای، به ویژه حیوانات.