معنی فارسی besugar

B1

افزودن شکر به یک نوشیدنی یا خوراکی برای افزایش شیرینی.

To add sugar to something to enhance its sweetness.

example
معنی(example):

برای شیرین کردن چای، باید آن را شکر بزنید.

مثال:

To make the tea sweet, you should besugar it.

معنی(example):

شما می‌توانید دسرهای خود را برای طعم بهتر شکر بزنید.

مثال:

You can besugar your desserts for a better taste.

معنی فارسی کلمه besugar

: معنی besugar به فارسی

افزودن شکر به یک نوشیدنی یا خوراکی برای افزایش شیرینی.