معنی فارسی beswink

B1

عرق کردن به دلیل اضطراب یا ترس، به حالت فیزیکی و روانی اشاره دارد.

To sweat lightly, often due to nervousness.

example
معنی(example):

به نظر می‌رسید که گربه در حین بازی با اسباب‌بازی عرق می‌زند.

مثال:

The cat seemed to beswink as it played with the toy.

معنی(example):

او معمولاً هنگام سخنرانی‌ها نشانه‌هایی از عرق را نشان می‌داد.

مثال:

He would often beswink when he was nervous during presentations.

معنی فارسی کلمه beswink

: معنی beswink به فارسی

عرق کردن به دلیل اضطراب یا ترس، به حالت فیزیکی و روانی اشاره دارد.